پارت سی

زمان ارسال : ۹۷ روز پیش

در باز شد و قامت هرماس در آستانه‌ی در ظاهر گشت.
به ناگاه اضطراب و هیجان به جانش رخنه کرد.
هرماس چند قدم جلو آمد و گفت:
- امروز بهت خوش گذشت؟
سورا شانه را روی میز گذاشت و با لبخند جواب داد:
- عالی بود! خیلی عالی! اولش گیج بودم اما واقعا عالی پیش رفت.
هرماس که لباس‌های مهمانی را با یک پولیور طوسی و شلوار مشکی معمولی تعویض کرده بود، همان‌طور دست به سینه به جلو قدم برداشت.

471
61,218 تعداد بازدید
1,980 تعداد نظر
60 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

ستاره لطفی : ۳ روز پیش

🥂اطلاعیه پارت شصتم زاچ🥂
سلام به دردونه های من😽 حالتون چطوره؟
این پارت بلند رو تقدیم نگاهتون میکنم. اگر کم و کاستی داره، یا چیزی خوشحال میشم بهم بگید. این روزا بهتون توضیح دادم، یه خرده به استراحت نیاز دارم و برای همین ممکنه یکم بی نظمی صورت گرفته باشه، اما بازم سعی میکنم پارت های بلندتری براتون قرار بدم.
به هرحال، خوشحال میشم با نظراتتون انرژی بهم بدید=) 🌺
پارت امشب تا دقایقی دیگه گذاشته میشه.

~~~
سورا قشنگ حافظشو از دست داده و حتی با دیدن دوستانش، اونا رو نشناخت...🙂
به نظر شما داخل قبیله و قصر برنادت قراره چه اتفاقاتی بیفته... حالا که دیگه روی زمین نیستن و به دنیای موجودات فرازمینی مهاجرت کردن، به نظر شما چه اتفاقاتی در راهه؟(:🧚

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • یگانه

    10

    وقت فضولیه😜😂

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    دادادام... وقت فضولی است🤭😂

    ۳ ماه پیش
  • Alieh

    10

    اوه عالی بود کنجکاوم چی میشه آیا سورا بچه میاره یا نه آیا بعد اینکه حافظه برگشت بازم عاشقش میمونه🙁🥹❤️

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    انشالله به مرور باهم به این قسمت ها هم می رسیم

    ۳ ماه پیش
  • مهنا

    ۲۵ ساله 10

    عاشقتم ستاره جون ک همش ادمومیذاری تو خماری ب امیدروزی ک ببینمیم بهترین نویسنده بشی البته الانم هستی🤩😍اوخی این دوتام خیلی کیوتن 😬این سوراخیلی نترسه

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    به به🤩 چه آرزوی قشنگی کردی برام شما دختر خانم ممنونم عزیزم لطف داری به من

    ۳ ماه پیش
  • سورا

    10

    الهی هرماس تب کنه پرستارش تو باشی😂😐 خیلی قشنگ بود ممنونم نویسنده

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم عزیزم 🤩🤩🤩😈

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه

    10

    به به چه شود😅...

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    😈🤭

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    😈🤭

    ۳ ماه پیش
  • هاجر

    10

    واقعا بی نظیره ممنون نویسنده جون ❤

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم قشنگ خوشحالم که خوشت اومده

    ۳ ماه پیش
  • فاطمه ❤️

    20

    وای ... هرماس که نیست فک کنم اترس سر برسه 😬 عالی ستاره جون ❤️🌹 حالا خوبه تو خوابهاش چیزی از گذشته یادش بیاد نظرت 🤔🤔

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    و هردو باهم سر رسیدند😂😂😂

    ۳ ماه پیش
  • S

    10

    واای همیشع وقتی میگن فضولی میکنم کسی نمیفهع برعکسش میشه الان سورا میخواد فضولی کنه یهو هرماس سرمیرسه😁😅 عالی مثل همیشه❤️

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    دعواش می‌کنه یعنی😂🤭

    ۳ ماه پیش
  • Aa

    10

    فضولی خیلی خوبه مخصوصا اونجا👌🤭👏😍

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    آره اتاق به این بزرگی جون میده بگردی 😂👏

    ۳ ماه پیش
  • مریم گلی

    10

    روز به روز هیجانی تر و پیچیده تر میشه ،واین قلم توانای نویسنده رو مرسونه ،به امید موفقیت های بیشتر ،ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    ممنونم جانم نظر لطفته. خیلی خوشحال شدم از حسن نظرت 🌺

    ۳ ماه پیش
  • حدیث

    00

    ای دخترو نگفته بودی جمعه پارت میزاری 😂😂

    ۳ ماه پیش
  • ستاره لطفی | نویسنده رمان

    بله بله هدیه بود😁

    ۳ ماه پیش
  • شیطون بلا

    00

    هرماس نگاه کردنشم ادمو اب میکنه🤣😐 عالی بود

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید